مرکز پژوهشهای مشترک اروپا، آیندهنگاری را یک فرآیند نظاممند با هدف گردآوری آگاهی معطوف به آینده به منظور ترسیم چشم اندازی میان برد تا دراز مدت، توصیف کرده است که نتایج آن درایجاد تصمیم گیریهای کنونی و نیز به جنبش در آوردن فعالیتهای منسجم جامعه به سمت آینده به کار میرود(15).
این تعریف، پنج عنصر بنیادی را در خود گنجانده است: 1) انتظار، 2) مشارکت 3) شبکهسازی 4) ترسیم چشم انداز 5) عملگرایی
از این رو، آیندهنگاری فناوری بسیار همانند فرآیندهای نوآوری (innovation) و یادگیری (learning) است. آیندهنگاری بذر یادگیری و نوآوری را میافکند. در حقیقت، این عناصر مشارکت و شبکهسازی هستند که آیندهنگاری فناوری را همچون ابزاری نوین در خدمت سیاستگزاری نوآوری معرفی میکند(16).
در تئوری نوین نوآوری، ”یادگیری“ اساس هر فرآیند نوآوری است و از آنجا که شبکهسازی و خوشه سازی، شالودهی اصلی برای یادگیری سازمانی و میان سازمانی و در نتیجه نوآوری است، فرآیند آیندهنگاری فناوری میتواند با حمایت از ساختارهای یادگیری در سطح سازمانی و میان سازمانی با فرآیند شبکهسازی، فرآیند یادگیری را فزونی دهد.
در جهان پرشتاب و پر تغییر فراصنعتی، فرآیندهای یادگیری سازمانی، شبکهسازی و نوآوری، مهمترین محرکهای رشد و خلق اشتغال و درآمدزایی در پهنهی اقتصاد دانایی محور میباشند؛ بنابراین، نقش آیندهنگاری فناوری در این گستره، بسیار قابل تعمق و شگفت انگیز است. با این پتانسیل، آیندهنگاری فناوری تنها یک ابزار نخواهد بود، بلکه یک جعبهی ابزار است که شیوههای گوناگونی مانند سناریو نویسی، پانل خبرگان، بارش افکار، روش دلفی، نقشه برداری ذهنی، و ... را از خود به نمایش میگذارد.
جامعهی یادگیرندهی ”Learning Society“ هزارهی جدید به دلیل تغییرات زیر، بسیار متأثر از فرآیند نوآوری است:
1/ رشد پرشتاب تغییرات تکنولوژیک (کاهش فاصله میان تولید دانش تا تجاری سازی)
2/ شبکهسازی در میان سازمانها و بنگاههای تجاری(رشد پرشتاب اتحادهای استراتژیک و سطح بالای مشارکت)
3/ رشد ارتباط افقی و مشارکت بین بخشی و انعطاف پذیری سازمانی
4/ مشارکت میان مراکز خلق دانایی (پیوندهای جدید میان صنعت و دانشگاه)
در سیاستهای نوین نظام نوآوری، دیگر بر روی حل مسائل خاص پافشاری نمیشود، بلکه بیشتر در پی آن هستند که شرایط مساعدی را برای رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی و رفاه ملّی در یک گسترهی دراز مدت فراهم آورند. از آنجا که ”نوآوری“ و ”یادگیری“ بر جایگاه رقابتی افراد، بنگاهها، سازمانها، مناطق و ملل مؤثرند، سیاستگزاری در نظام نوآوری میبایست از سناریوهای آینده جامعه اقتباس شوند که با فرآیند آیندهنگاری فناورانه ترسیم شدهاند(3). براساس یک نگاه گسترده، آیندهنگاری فناوری، ابزار سیاستگزاری نوید دهندهای برای سیمپیچی”wiring up“ و نیرومند سازی نظامهای نوآوری است(17).
هرچند که فعالیت آیندهنگاری در دهههای 1970 و 1980 در ژاپن و آمریکای شمالی آغاز شده بود، اما ”آیندهنگاری فناوری“ به عنوان ابزار سیاستگزاری نوین، جهت رویارویی با چالشهای علم، فناوری و نظامهای نوآوری، از دههی 1990 توسط کشورهای اروپایی معرفی شد و از این دهه، شاهد رشد فزآیندهی پروژههای آیندهنگاری فناوری در میان کشورهای دیگر جهان هستیم.
آنچه از دیدگاه اروپایی به منظر کلاسیک آیندهنگاری معنا داد، رویکرد مشارکتی ”Participatory “ فرآیند آیندهنگاری فناوری بود؛ که این خود برآمده از هم آغوشی فزآیندهی علم و تکنولوژی به صورت پیچیده با اقتصاد و جامعه در اقتصاد جدید دانایی محور میباشد که نیاز به درگیر نمودن تمام افراد، فعالان و اثرگذران سیاست در تمام فرآیندهای نوآوری را گوشزد مینماید(18 و 19).
به زبان دیگر، بر عکس رویکرد کلاسیک آیندهنگاری، در هنگام آیندهنگاری فناوری، سیاستگزاران از تمام بخشهای جامعه از زمان شکل گیری این فرآیند تا انتها، و نیز هنگام بازبینی و انعکاس پذیری از فرآوردههای آن، مشارکت و همکاری میکنند.
اینکه چرا از دیدگاه منطق سیاسی، سیاستگزاران، به آیندهنگاری فناوری، به عنوان یک ابزار سیاسی بسیار مهم مینگرند را میبایست در سه پیشران ”driver“ جستجو کرد:
1/ رویارویی با چالشهای جهانی سازی، رقابت اقتصادی و صنعتی فزآینده: برای آنکه کشورهای صنعتی بتوانند در فضای اقتصاد جهانی، صنعت دانایی محور و عصر خدمات دانایی رقابت کنند، نیازمند به فناوریهای نوین راهبردی و سیستمهای نوآوری غیرخطی هستند.
2/ افزایش فشار بر روی هزینههای دولت: از آنجا که علم و فناوری بر پایهی سرمایهگذاری عمومی شکل میگیرد، تعیین اولویتهای سرمایهگذاری در زمینههای علم و فناوری بسیار حائز اهمیت است. بنابراین آیندهنگاری فناوری بیشک میتواند پاسخگوی زمینههای داغ سرمایهگذاری عمومی و ودولتی بر روی علم و فناوری باشد.
به زبان دیگر، سیاستگزاران جامعه به مدد آیندهنگاری فناوری، به گزینههای رو در روی خود به شکل سیستمی مینگرند.
3/ تغییر ماهیت تولید دانش: امروزه طیف گستردهتری از تولیدکنندگان دانش در فرآیند نوآوری سهیم هستند و در یک نگاه جامع، مؤلفههای اقتصادی اجتماعی و فاکتورهای فناورانه در یک سیستم پیچیده، با خود فناوری، برهمکنش دارند و همگی نیز از نظامهای نوآوری متأثرند.
از این رو همانگونه که اشاره شد، آیندهنگاری فناوری، مؤثرترین ابزار برای ”سیمپیچی“ و نیرومند سازی نظامهای نوآوری است و نظامهای نوآوری، نیرو برگرفته از آیندهنگاری، میتوانند جریان دانش را آزادانه و به سادگی در میان اجزاء سازندهی تولید دانش و در کل سیستم هدایت کرده و در نتیجه یادگیری و نوآوری را تقویت نمایند. با این مدل، جایگاه فعالان جریان دانش از حالت غیر قطعی ”uncertainities“ بیرون آورده میشود. به عبارت دیگر، آیندهنگاری فناوری، میتواند به عنوان ابزار پیش روی سیاستگزاران جامعه جهت گریز از اصل عدم قطعیت، در جهان پیچیده فراروی ما در تولید دانش مطرح شود(20و21).
افزون بر این پیشرانها که در گرایش سیاستگزاران به آیندهنگاری فناوری نقش ایفا میکنند، میبایست به این نکته نیز توجه نشان داد که آیندهنگاری فناوری ، ابزاری بسیار کاربردی برای سیاستگزاران جهت یافت ”سیگنالهای ضعیف“ است. هر چند که این سیگنالها ممکن است ضعیف باشند ولی در ارزیابی و هم راستا قرار دادن سیاستهای جاری بسیار مورد نیازند؛ یعنی آیندهنگاری میتواند به عنوان بخشی از سیستم هشدار دهنده نقش ایفا کرده و از این رو آیندهنگاری فناوری به عنوان ابزار سازش پذیری در ”جامعه یادگیرنده“ مطرح است(9).
در یک فراگرد کلی، آیندهنگاری نه تنها امکان انتخاب گزینهها را در شرایط پیچیده با رونمایی از انتخابهای گوناگون ممکن فراهم میآورد (ترسیم آیندههای متنوع)، بلکه با رویکردی مشارکتی، افراد گوناگون را از بخشهای گوناگون جامعه با دانشها و تجربیات متنوع در کنار هم گرد میآورد.
با این رویکرد، در هنگام بحث و ارائهی چشم اندازهای متنوع توسط ذینفعها، فرآیند تصمیم سازی در فضایی شفاف شکل میگیرد؛ و از این طریق است که حمایت تودهی عموم جلب میشود. گرد آمدن تمام ذینفعهای جامعه و اشتراک گذاشتن عقاید و دیدگاههای متنوع در گستره طولانی مدت زمان آینده، موجب خلق تفاهمها و همکاریها در یک فضای فزآیندهی ایجاد تعهد برای ترسیم راهبردهای ملّی میشود. با همراستایی تلاشهای افراد در یک چشم انداز مشترک، آیندهنگاری فناوری میتواند در زدودن چهرهی عدم قطعیت در مناسبات پیچیدهی تولید دانش و درهم کنشهای علم، تکنولوژی، جامعه و اقتصاد اثر گذارد. برهمین اساس است که روز به روز، سیاستگزاران جامعه از اهمیت چشمگیر آیندهنگاری فناوری آگاهی یافته و این ابزار جدید در سیاستگزاری و نوآوری، گسترش روز افزونی مییابد(9).
با این جستار، میتوان سه هدف از آیندهنگاری فناوری را فرادید خود قرار دهیم:
1/ اولویتگذاری در علم و فناوری: آیندهنگاری فناوری برای هدایت تصمیم گیری و سرمایهگذاری منطقی بر روی اولویتهای نوید دهندهی تکنولوژی به کار برده میشود.
2/ پیوستگی و نیرومندسازی سیستم نوآوری: همانگونه که اشاره شد، آیندهنگاری فناوری برای نیرومند سازی و سیم پیچی سیستم نوآوری از طریق ایجاد ارتباط، همکاری و شبکهسازی در میان توسعه دهندگان، تولید کنندگان و کاربران فناوری اقدام نموده و نیاز برای تدوین ساختار، قوانین و زیر ساختهای بهتر را پررنگتر مینماید.
3/ خلق آگاهی مشترک از آیندهی فناوریها، فرصتها و استراتژیها: آیندهنگاری فناوری جهت ترغیب ایجاد آگاهی مشترک از آیندهی تکنولوژیها، بازار کار و استراتژیهای مربوطه از طریق بحث در مورد این تکنولوژیها و اثر آنها بر روی جامعه (با مشارکت جامعهی مدنی) و نیز درک بهتر از پیشرانهای تغییر در هزارهی جدید، کاربرد دارد(18).
از این منظر، آیندهنگاری فناوری، یک فرآیند پیچیده، با تعداد فراوان برهم کنشها، با میزان بسیار بالای ارتباطات درکمیت و کیفیت با ویژگی پویایی و چند بخشی نیرومند میباشد. به این معنا که افراد گوناگون از بخشهای کسب و کار، دانشگاه و جامعهی مدنی در این فرآیند مشارکت مینمایند و ساختار مشارکت این افراد نیز به صورت سلسله مراتبی نبوده و همهی ذینفعها از فضای گفتمان حقیقی حاکم بر بحثها استفاده میکنند. با این دید میبایست آیندهنگاری فناوری را از پیشبینی فناوری ”Technology forecasting“ و ارزیابی فناوری ”Technology assessment“ متمایز دانست.
4/ پیشبینی فناوری: هدف آن شناخت فناوریهایی است که آیندهی نوید دهندهای دارند. اساس آن رصد گسترده و دائم فناوری میباشد. هر چند که پیشبینی فناوری، منظرهای اجتماعی و اقتصادی را در چشم انداز خود دارد ولی به ژرفای این منظرها نفوذ نمیکند. نتیجهی این فرآیند، جلب توجه سیاستگزاران جهت توسعهی آینده است. این شیوه پیشبینی فناوری توسط کمپانیها مورد استفاده قرار میگیرد.
ارزیابی تکنولوژی: عمدتاً بر روی منظرهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و نتایج کاربرد تکنولوژیها و علوم جدید مرز شکن متمرکز است. در حقیقت ارزیابی تکنولوژی، یک پژوهش میان بخشی است که نتایج آن در تصمیم گیری استفاده میشود. رهیافت آن از پیشبینی فناوری گستردهتر است. با شناخت پتانسیلهای آفریده شده از دانش نوین و نتایج فناوریها، بدنهی تصمصم گیری را تقویت میکند.
با این تعریف، همانگونه که اشاره شد، رهیافت آیندهنگاری فناوری بسیار گستردهتر بوده و با رویکرد مشارکتی خود به صورت سیستماتیک و پویا، گسترهی چشم انداز آن از میانمدت تا دراز مدت بوده و نتایج آن در تصمیمگیری در فضای کنونی و به تحرک در آوردن چرخهای عمل (عمل گرایی) بسیار کارآمد است و همچنین با ایجاد یک سکوی (platform) یادگیری جامع، امکان ارتباط دائم میان بخشهای دولتی، دانشگاهی، کسب و کار و دیگر بخشهای اجتماعی را فراهم آورده و با ایجاد یک فرآیند پایین به بالا و شفاف، گزینههای متنوع توسعه در فضای آینده را ترسیم نموده و امکان انتخاب این گزینهها را از سوی سیاستگزاران جامعه ایجاد میکند. به طور کلی، از لحاظ ریخت شناسی، همیشه آیندهنگاری فناوری، ویژگی راهبری را از خود به نمایش میگذارد(3).
در گسترهی آیندهشناسی، به نظر میرسد که مطالعات آیندهپژوهی که ویژگی تجزیه و تحلیل راهبردی آیندهشناسی را دارند، سه نسل را گذر کرده باشند. نسل اول همان پیشبینی فناوری کلاسیک است که هنوز نیز در بسیاری از گزارشات دیده میشود که همانگونه که اشاره شد در جستجوی پیشگویی توسعهی تکنولوژیهای آینده براساس برونیابی روندهای قابل ادارک است. این پیشبینیها توسط گروه کوچکی از خبرگان شامل آیندهپژوهان و یا خبرگان فناوری صورت میگیرد و در این فرآیند، دیگر فعالان و خبرگان مشارکت نمیکنند. هدف اصلی آن نیز پیشبینی گسترههای علم و فناوریای است که نتایج شاهکارانهای را از خود به نمایش میگذارند. دست آورد این پیشبینی، سپس در طراحی ساختار اقتصادی بنگاه یا در سطح کلان مورد استفاده قرار میگیرد.
در نسل دوم، برنامهی آیندهنگاری فناوری مجموعهای از فعالان گوناگون را گرد هم میآورد مانند پژوهشگران که بر روی میدانهای متنوعی از علم و فناوری کار میکنند و نیز مردان کسب و کار. این نسل از آیندهنگاری فناوری، دانش را به صورت یک فرآیند وارد بازار کار میکند و هدف اصلی آن، بهبودی شرایط فضای رقابتی با ایجاد همکاری بین دانشگاه و صنعت است و از این گذر میتواند نارسایی بازار را جبران کرده و افق کوتاه کسب و کار را گسترش دهد. در این برنامه آیندهنگاری، به سختی میتوان جایگاه نظام مندی را برای آیندهپژوهان و پیران مراد فناوری یافت و عموماً نمایندگان بخشهای اقتصادی گوناگون مانند صنایع و خدمات در این ساختار دیده میشوند.
نسل سوم برنامهی آیندهنگاری فناوری، طیف گسترده تری را از لحاظ گسترههای پوششی خود و نیز شرکت کنندگان به خود اختصاص میدهد: مرکز توجه آن به چالشهای گستردهتر اقتصادی- اجتماعی نیز کشانده میشود و از این رو، در کنار پژوهشگران و فعالان کسب و کار، مقامهای رسمی دولتی و ذینفعهای اجتماعی نیز حضور مییابند. این تغییر و جابجایی از نقطهی گرانش به ساختار مدیریتی برنامه نیز فرا افکنده میشود. این برنامه هم راستا با دغدغههای اقتصادی- اجتماعی، سامان مییابد (مانند دغدغههای سلامت، افزایش سن جمعیت، جلوگیری از جرم و جنایت و...). در این نسل از آیندهنگاری، برای رویارویی با نارسایی سیستمی که در قالب سازمانها و نهادهای موجود خود را نشان میدهد، نهادها و سازمانهای جدیدی نگاشته میشود تا با شرایط فزآیندهی رقابت رویارویی کرده و در افزایش کیفیت زندگی مردم مؤثر واقع شوند. به زبان دیگر، از تواناییهای این نسل از آیندهنگاری، یافت سرنخ برای بنیان نهادن نهادها و سازمانهای جدید است تا بتوانند این سازمانهای نوبنیاد، با نارسایی سیستمی برآمده از سیستمهای کنونی که دیگر پاسخگو نیستند رویارویی کنند. برای نگاشت نهاد، ارتباط استوار و سنگین میان شرکتکنندگان نیاز است. در این گذر، طراحی شبکههای جدید، تدوین سیاستهای مناسب برای پل زدن بر شکافهای موجود و رویارویی با نارسایی سیستمی مورد نیاز است.
البته باید در نظر داشت که یک برنامهی فناوری، در فضای واقعیت، ممکن است عناصر گوناگونی از نسلهای متفاوت آیندهنگاری را با هم ترکیب کند(9و22). در هر صورت، نکته غالب در نسل سوم آیندهنگاری فناوری، تأکید فراوان بر روی گسترههای اقتصادی - اجتماعی بوده و پانلهای شرکتکنندگان به فراتر از گسترههای علمی یا اقتصادی سازماندهی میشوند. در یک نگاه چکیده، آیندهنگاری فناوری که از دههی 1990 در اروپا به دیگر کشورها جاری شده است در عملکردهای زیر نقش ایفاء میکند.
v رهیافتی را برای انتخاب گزینههای وابسته به علم و فناوری ترسیم میکند و از این رو دارای رویکرد اولویت سنجی در حوزههای دانش و فناوری است.
v مکانیسمی را برای هم آغوشی فرصتهای پژوهشی با نیازهای اقتصادی و اجتماعی فراهم میکند و از این رو در پیوند علوم و فناوری با نوآوری، خلق ثروت و افزایش کیفیت زندگی اثرگذار است.
v میتواند ارتباطات را برانگیخته و همکاری میان پژوهشگران، کاربران پژوهش و سرمایهگذاران پژوهش را تعالی دهد(23).
با وجود نقش کارآمد آیندهنگاری فناوری در سیاستگزاری، باید دانست که این ابزار نیز دارای کاستیها و محدودیتهایی بوده و هرگز نسخهای کامل برای گذر از تمام مشکلات و مسائل سازمان در هنگام تصمیم گیریهای استراتژیک نبوده و اگر این کاستیها را مد نظر قرار ندهیم، دچار افت یک سو گرایانه خواهیم شد و نسبت هزینه به فایده نیز فراتر از حد انتظار خواهد بود.
1/ آیندهنگاری فناوری یک عمل پیچیده است و نیاز به آماده سازی طولانی و تجزیه و تحلیل شرایط موجود دارد. از مهم ترین پیش نیازها، داشتن درک مشترک عموم مردم از احساس ”تغییر“ است. وجود این فضا برای برقراری و انجام آیندهنگاری فناوری بسیار مهم است. چنانچه این فضا ایجاد نشده باشد، فرآیند آیندهنگاری فاقد دست آوردهای مورد انتظار خواهد بود و بیشتر همانند ”تفکر آرزومندانه“ خود را نشان خواهد داد (البته با هزینهی بس سرسام آور).
2/ آیندهنگاری فناوری، ابزارهایی مانند تجزیه و تحلیل سیاسی، مطالعات آینده، سناریونویسی، برنامهریزی استراتژیک و غیره را در خود ادغام میکند ولی هرگز جایگزینی برای آنها نخواهد بود. هر کدام از این ابزارها دارای وابستگیها و کاربردهای خود است و کاربرد سنجیده از آنها میتواند موجب خلق خرد نزد سیاستمداران شود. به زبان دیگر، فرآیند آیندهنگاری، هنر خردمندانه ترسیم ساختار سیاسی است.
3/ آیندهنگاری فناوری همیشه به نقطهی دور مینگرد و از آنجا که آیندهی دور نیز در شرایط ”عدم قطعیت“ ترسیم میشود، ممکن است پیشنهادهای برآمده از یک برنامهی آیندهنگاری با افزایش پرشتاب تغییرات فناوری، به اصلاح و بازنگری نیاز داشته باشد. از این رو لازم است که به برنامهی آیندهنگاری فناوری، به صورت یک فرآیند پویا و در گذر زمان، که به صورت متناوب مورد بازنگری قرار میگیرد، نگریسته شود.
4/ از آنجا که برنامههای آیندهنگاری فناوری برای گزینش فناوریهایی که میبایست مورد اولویت جامعه برای سرمایهگذاری قرار گیرند، به کار میرود، بسیار لازم است که برنامههای آیندهنگاری با سیستم پایش و ارزیابی به صورت پویا توأم باشد، تا بتواند همانند یک فرآیند، در صحنهی کارزار جامعه برای رصد اثرات فناوری و تغییرات فناوری در ابعاد بازار جهانی مؤثر واقع شده و بازخورد هوشمندآنهای را برای سیاستگزاران، برای طراحی فرآیند اولویتسنجی انعطافپذیر، فراهم آورد(3).
آیندهنگاری فناوری