آینده نگاری فناوری؛ ابزاری برای توسعه‌ی پایدار جامع: پیشگفتار

1392/5/25 0:0

در جهان مملو از تغییرات پرشتاب فناورانه، مچالگی فاصلهها در بعد زمان و مکان، فزونی رقابتها، اندیشه­ی آینده نگارانه، پیش نیاز بقاء و رشد سازمانها، بنگاههای کسب و کار و کشورها قلمداد میشود. چنین است که کشورهای پیشرفته، با درک این واقعیت، بر سرمایه­گذاری خود بر فعالیتهای آینده پژوهشی در سطح جامعه اقدام کرده‌اند و شاهد خود نمایی دهها بنیاد، اتاق فکر، بخشهای دانشگاهی، دروس آکادمیک، ژورنالها و شرکتهای ویژه­ و پروژههای تحقیقاتی در زمینه­ی آینده‌پژوهی هستیم(1).
هر چند تفکر درباره­ی آینده از دهه­ی 1960 در سطح شرکتها و بنگاههای تجارتی نفوذ کرد و از 1980 نیز مدیریت استراتژیک در پی‌آمد برنامهریزی استراتژیک نمایان شد، امّا فعالیتهای آینده‌پژوهی از دهه­ی 1990 در سطح کشورهای شمال، به ویژه کشورهای اروپایی، رشد فزآینده‌ای یافته و سیمایی علمی به خود گرفته اند(2).
از دیدگاه تاریخی، از اواخر دهه­­­ی 1950 و اوایل دهه­­ی 1960، در آمریکا، به ویژه در بخش نظامی و دفاعی، فعالیتهای آینده‌نگری آغاز شده بود و در اواخر 1970 نیز ژاپن برنامه­ی ملّی پیش‌بینی آینده علم و فناوری را با تحلیل روندها با شرکت هزاران خبره پی گرفت که تا سال 1991 هر پنج سال یک بار این فعالیتها تکرار میشد. در اروپا نیز کشور فرانسه در اوایل دهه­ی 1980، برنامههای آینده‌پژوهی خود را طرح ریزی نمود و سوئد و نروژ نیز به این جرگه اضافه شدند. امّا همانگونه که اشاره شد، این از دهه­ی 1990 بود که بسیاری از کشورهای اروپا، به آینده‌پژوهی رویکردی مشتاقانه نشان دادند و آن را به عنوان ابزاری برای سیاست‌گزاری کلان خود برگزیدند(3)؛ زیرا آینده‌پژوهی با یافت فرصتهای پر پتانسیل و نیز گوشزد خطرات، سیاست گزاران را به شناسایی راهبردهایی که آینده را شکل میدهند، رهنمود میکند(4).
 آینده‌پژوهان این فعالیتها را با ابزارهای کمّی و کیفی برای پایش نشانهها و نمایههای روندها و پیشرفتها انجام میدهند و از این رو، آینده‌پژوهی همچون ابزاری بسیار مهم و سودمند در سیاست نقش ایفا میکند(5). همچنین از آنجا که مفاهیم توسعه­­ی پایدار و نظام نوآوری در نگاشت برنامههای راهبردی سیاستهای ملّی و فراملّی نقش عمده‌ای بازی میکنند، این مفاهیم نیز در همه برنامههای آینده‌نگاری فناوری، نمود درخشنده‌ای مییابند(6و7).
 از سوی دیگر، مفاهیم عدم قطعیت Uncertainty و پیچیدگی Complexity در تغییرات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی روز به روز، بیشتر نمود مییابند. بنابراین، آینده‌نگاری گستره‌ای است که فعالیتهای سیاسی و عقلانی را در برگرفته و بر روی زوایای روانشناسانه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حیات فرهنگی نظر کرده و در جستجوی آن است که زنجیره­ی پیچیده ”علت و معلول­ها“ را کشف و از این طریق، نیروهای شکل دهنده به آینده را شناسایی کرده و اقدامهای سنجیده‌ای را برای ساختن آینده، با کم رنگ کردن اثر عدم قطعیت، به انجام رساند.
در نتیجه، آینده‌نگاری می­تواند فعالیتی در عرصه منطقه‌ای، ملّی، بین‌المللی، میان بخشی و یا فرابخشی؛ باشد که نتیجه­ی این فرآیند در تصمیم‌گیریهای سیاسی جامعه به کار خواهد آمد(1).
به زبان دیگر، براساس منطق آینده‌پژوهی، آیندههای متنوعی وجود دارند، که میتوان با فرآیند آینده‌نگاری علم و فناوری، آنها را شکل داده و با رهبری فرآیندها و روندها، جامعه را به آیندههای مطلوب، هدایت کرد.
با این نگرش، آینده‌نگاری علم و فناوری، سه هدف را در افق تیررس خود قرار داده است:
1/ اولویت‌سنجی در علم و فناوری برای سرمایه‌گذاریهای نوید بخش در آینده؛
2/ پیوستگی و کارآمد نمودن نظام نوآوری؛
 3/ خلق دیدی مشترک از آینده­ی فناوریها، فرصتها و راهبردها(8).
تمام این اهداف را آینده‌نگاری علم و فناوری با ترسیم آیندههای ممکن در عرصههای علم و فناوری و سیستمهای اجتماعی اقتصادی انجام میدهد و در این فرآیند، از رویکرد روح حاکم بر جامعه­ی مدنی و نیز اصول شبکه‌سازی، یعنی مشارکت تمام ذی‌نفعها، سود میجوید و چون چنین رویکرد مشارکتی را در سرلوحه­ی کار خود قرار داده است میتواند در سیاست‌گزاری بر تمام عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، اثر ژرفی را از خود برجای گذارد(9).
بدین منظور، در هزاره­ی جدید، کاربرد آینده‌نگاری علم و فناوری برای ترسیم آیندههای میان مدت تا طولانی مدت( اغلب 5 تا 30 سال) بسیار کاربرد یافته است. زیرا نتایج برنامههای آینده‌نگاری بر برنامهریزی استراتژیک، که اغلب افق 5 سال بعد سازمانها را در تیر رس قرار میدهد، بسیار ملموس است.
وجود ویژگیهای مشارکتی، نگاه سیستمی، وجود متدلوژی علمی، فعالیت آینده‌نگاری را با فرآیند پیش‌بینی ”forecasting“ مورد تمایز قرار می‌دهد.
در حقیقت، فرآیند ”پیش‌بینی“ یک آینده را متصور میشود و توسعه­ی علم و فناوری را به واسطه­ی همان آینده ایستا ترسیم میکند، در حالی که ”آینده‌نگاری“ با روش علمی، آیندههای گوناگونی را در معرض دیدگان قرار میدهدکه میتوان آگاهانه، این آیندهها را خلق نمود. از سوی دیگر، وجود گسست، عدم قطعیت و پیچیدگی رویدادها، فرآیندها و روندهای جهان اجتماعی و طبیعی، موجب شده است که مدل توسعه­ی پایدار به سوی مدل توسعه­ی پایدار جامع میل کند و از آنجاکه این مفاهیم به خوبی در فعالیتهای آینده‌نگاری علم و فناوری گنجانده شده‌اند، هم‌اکنون آینده‌نگاری علم و فناوری همچون ابزاری برای نیل به توسعه­ی پایدار مطرح شده است(10).

در این جستار، ما در جستجوی آن هستیم که تغییر پارادایم توسعه­ی پایدار را ترسیم کرده و به کاربرد ابزاری ”آینده‌نگاری علم و فناوری“ جهت ترسیم توسعه­ی پایدار جامع به بحث بپردازیم. آنگاه با ارائه­ی روش‌شناسی آینده‌نگاری فناوری، یک مدل آینده‌پژوهی در صنعت نفت و گاز ایران پیشنهاد میشود.

 

پزشکی دریایی / ایرج نبی پورپیشگفتار


تاریخ بروز رسانی:   25 امرداد 1392

تعداد بازدید:   ۲

 


چاپ
< >